@goli84331285 Profile picture

گل افتاب گردونشونم

@goli84331285

اون گلی که شبیه هیچکس نبود

Similar User
𝗕𝗟𝗨𝗘𝗦𝗧𝗢𝗥𝗠 photo

@SIMA_MKT

setayesh photo

@iamsetaysh

Berivan photo

@beriiiione

مبی✨️ photo

@Mobinaskarizade

Lord Baelish photo

@Graphistshz

فاطمه🌱 photo

@sarekhat0

𝓐𝓵𝓲 photo

@Mr_Ali2023

دخترک تنهای شب photo

@Broken_Heartm

Mohsen photo

@Mohsen2mtv

مهسا photo

@Mahsa2001a

Khialebatel photo

@Khialebatel

سایکولوژیسشونم photo

@fatimahmrf

هایزنبرگ photo

@Haiizenberg

Hamed. Tms photo

@HamedTms

گل افتاب گردونشونم Reposted

رفقا این ps4 مال رفیقمه و میخواد بفروشه اونم مثل من قسط داره و سربازه و نمیتونه از پس قسطاش بر بیاد خودش رفته آموزشی و دستگاه دست منه Ps4 pro ریجن ۲ دو دسته کاملا سالم و در حده ورژن آپدیتشم ۱۱.۵ هستش اگه نخریدین هم حداقل ریت بزنید ❤️ $COOKIE @Cookie3_com $PARAM $BEYOND $BUBBLE

Tweet Image 1

عید شد ماه رمضون شد جنگ شد ولی همچنان فروردینِ لامصب تموم شو دیگه


اقا ماهایی که نه تو شهرستان خونه داریم نه تو دهات دقیقا باید چه گوهی بخوریم


یه روز جوراب نپوشیدم اینقد سرده پتو انداختم رو پاهام


من اگه دوستت داشته باشم تمام وقتم مال تو تمام معرفتم مال تو تمام حرفام مال تو تو همه غم و غصه ها و ناراحتیات مال من

من اگه دوستت داشته باشم تمام حرف دلم مال تو تمام درد دلام مال تو تمام نگفته هام مال تو



اقا منم بازی غصه بخورن؟؟؟مگه مادرشون مرده؟؟؟

Tweet Image 1
This post is unavailable.

اینجوری بود که ۶ فروردین با ۲۷ سالگی خداحافظی کردم✋

Tweet Image 1

گل افتاب گردونشونم Reposted

instagram.com/asia.mntw?igsh… بریم که شروع کنیم یه روز دیگه رو 😍😉👇👆🤩


Tweet Image 1

چِش ابروهاتونو کوت کنید تایم لاین رنگی بشه✨️🫰🏼

Tweet Image 1


به خاطر یه تتو کوچولو رو مچ دستم گزینش رد شدم🙃البته که به کتفم ولی زور داشت


اگر خواستین کسی و نفرین کنید بهش بگین الهی بچه کلاس اولی نصیبت بشه😭 خون به دلم کرده تواین ۱۵ روز

Tweet Image 1

من۲۷سالمه کلاسه بارتولدگرفتن یکیش ۵ سالگی بودکه بابام‌دلش سوخته بودکیک و کلاهم‌واسه پسرخالم خریده بودکه تولداونم بشه چون یه روزفاصلمونه یکیش۱۲سالگی بود خانوادگی گرفتن با شوهر عمم ایناوپسر عموبابامم مهمون ناخونده‌اومدیکیشم ۲۵ سالگی عمم سوپرایزم کرد(ناگفته نمونه تولد من ۶ فروردین)

- الان ۱۹ سالمه و فقط ۳ بار برام تولد گرفتن +شما چند بار ؟!



یه جا نوشته بود: به تماشای خودم بودم و دیدم،چه بیرحمانه تنهاست و به ناچار قوی... نمیدونم چرا یاد خودم افتادم


من واقعا موندم تو کار مدارس کیفش سنگین بود چرخ خریدیم با چرخ ببره بعد دوروز معاون میگه چرخ دار نیارن دوگانگی ایجاد میشه میگم‌پدر بیامرز سه تا کتاب و دوتا دفتر و یه جامدادی و بطری اب واسه بچه ۲۵کیلویی من سنگینه بازم تو مخش نرفت وایساد گفت بازکن چرخ کیفشو😐


روز ثبت نام مامانم منو بردگفت قشنگ مسیر و یادبگیرکه قراره تنهایی بری بیای وواقعاهمون شد یک مهرباچشمای خواب الود اززیرقران ردم کردیه عکسم‌گرفت ازم‌دم‌دروتمام بعد من برام‌جالب بود بقیه بچه ها چرا گریه میکنن مگه چی شده تازه یه سری از مامانا هم دم‌در مدرسه با زیر انداز اومده بودن

Tweet Image 1

روز اول مدرسه، مامان منُ برد تو حیاط با دست کلاسم رو نشون داد و بهم گفت برو یه جای خالی پیدا کنُ بشین و بعدشم خودش رفت، رفتم سمت کلاس ردیف دوم زیر پنجره نشستم کلاسمون تو حیاط بود. بچه‌ها گریه می‌کردن و مامانا پشت پنجره وایساده بودن مات و مبهوت به بچه‌ها نگاه می‌کردم👇



نه واسه موندن کسی خواهش میکنم،نه واسه برگشتنش. من توی این مرحله از زندگیم کسی یا چیزی رو ارزو نمیکنم چون دوست دارم.... اگر کسی تو زندگیم هست خودش خواسته باشه... من میخوام ادمای زندگیم اگه واقعی نیستن برن...💔


یه زمانی فک میکردم بدترین حس تنها موندنه ولی اشتباه بود بدترین حس اینه که با ادمایی باشی که بهت احساس تنها بودن میدن


دکتر من سر دخترم گفت واااای چه خوشگله سر پسرمم گفت وااااای چقدر عمیق گریه میکنه(منظورش به اون‌حجم باز دهنش بود) خلاصه که پسرم هنوزم‌همونجوره 😐🤐

روز اول مدرسه، مامان منُ برد تو حیاط با دست کلاسم رو نشون داد و بهم گفت برو یه جای خالی پیدا کنُ بشین و بعدشم خودش رفت، رفتم سمت کلاس ردیف دوم زیر پنجره نشستم کلاسمون تو حیاط بود. بچه‌ها گریه می‌کردن و مامانا پشت پنجره وایساده بودن مات و مبهوت به بچه‌ها نگاه می‌کردم👇



Loading...

Something went wrong.


Something went wrong.