@fa_fadakar Profile picture

fa_fadakar

@fa_fadakar

رهسپار "مقدس ترین معابد هستی" دانشجوی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران

Similar User
علی پارسانیا 🇮🇷 photo

@a_parsania

نرگس سادات آقامیر photo

@Am_166_55

حمید رفیعی photo

@hamidrafiee7

Mohammad ramezani photo

@_mhmd_ramezani

محمدرضا ملاشاهی photo

@mollashahi_m

|ح‌َـدیث•ࢪوزبهانـی| photo

@RoozbahaniHadis

Yousef.kavari photo

@kavari_yousef

theAlializadeh🇵🇸🍉 photo

@_alializadeh_

Ali Azimi (نون_الف) photo

@AloneCommander

فرزانه میری photo

@farzaneh_miri

مجتبی همتی فر photo

@Sheffajoo

امیرحسین محقق photo

@mohaghegh_amirh

Keyvan.tahmasbi photo

@keyvan_tahmasbi

حمید امامی photo

@emami6200

علیرضا قره جانلو photo

@gharehjanloo_13

وقتی مراجعه کننده به مطبی باشی که پر است از انرژی و حال خوب، پر از شعر و دیوان شعرا و غرق شوی در این فضا... دکتر بشوید اما دکترِ خوشنویسِ اهل کتاب و ادبیاتِ دکلمه خوان😍 تفاوت و زیبایی، آرامش و جذابیت و خلاصه: کارفرهنگی به وقت طبابت🙂

Tweet Image 1

در تماسی برای مراسمی در هفته پژوهش دعوت کردند.می‌پرسم سین برنامه واینکه حضور‌م چه ضرورتی دارد رابفرمایید.برای پر کردن صندلی نباشد.‌می‌فرمایندبالاخره کیک‌ و ساندیسی هم می‌خورید! وقتی مدرسه به ازای دو فنجان چای روزی ده‌هزارتومان جمع می‌کند این پذیرایی گفتنی می‌شود دیگر! #شان_معلم


اینکه مدرسهٔ ما تا امروز امام جماعت نداشت شاید بد بود، اما اینکه چون بنده پیگیرش شدم پیشنهاد شد با بچه‌ها نماز وحدت بخوانیم خیلی خوب است. حالا ارتباطم با دخترانم مدرسه ای شده نه فقط کلاسی:) و حتی دنبال محتواهای مفید و ضروری می‌گردم که بین دو نماز بیان کنم! #معلم_نوشت #نماز_جماعت


ایده اختراع، دختران کلاس هفتمم: اختراع مهربانی، چیزی که دل مردم همیشه شاد باشد، شفادهنده معلولان، اکسیر جوانی:) #معلم_نوشت

Tweet Image 1

امروز گفتگو درباره اعتراضات و وضعیت اخیر کشور با دانش‌آموز معترضِ پر شور و پر انرژی کلاسم به قدری طول کشید که حتی از سرویس جا ماند! با هم تاکسی گرفتیم و تا رسیدیم هم حرف زدیم:) حسابش کردم. گفت:« خانوم بعداً یه بستنی مهمون من!» #معلم_نوشت


گفت:« خانوم، میشه اکسیر جوانی اختراع بشه یه روزی؟ دوس ندارم مامان و بابام پیر بشن.» دختر کلاس هفتمی من، زنگ کار و فناوری که درباره‌ٔ ایدهٔ اختراعات حرف می‌زدیم:) #معلم_نوشت


به یاد دیدار با رهبری♥️ به یاد نگاه نافذ و دقت نظرشان♥️ به یاد روزهای پس از آن، که رشد کردم و بزرگ شدم:) به یاد آبان به یادماندنی ۱۴۰۰ #لبیک_یا_خامنه‌ای


یک نفر با آرزوی رفتن به حوزه علمیه، یک حافظ قرآن، و دست کم شش هفت نفر با آرزوی رفتن به دانشگاه فرهنگیان و معلم شدن. ترکیب جذابی از یکی از کلاس‌هایم در مدرسه تیزهوشان:) و من که به این دخترانم گفتم منتظرم روزی همکارم شده باشید و زنگ تفریح در دفتر دبیران باهم چای بنوشیم:) #معلم_نوشت


دانش آموزپایه هشتمم در جلسه معارفه:« خانوم تو تموم این سال‌ها شما اولین معلمی هستین که ازم پرسیدین علاقه هات چیه؟!» معارفه فقط اسم و فامیل نیست. کمی با بچه‌ها حرف بزنیم، از علاقه‌هایشان، استعدادهایشان، اهدافشان و... بگویند و ما بشنویم. لبخند بزنیم و راهنمایی کنیم🙂 #معلم_نوشت


یک دانش آموز از پرورشگاه، یک دانش آموز با مشکل شدید بینایی، یک دانش آموز که روی ویلچر می نشیند، دو دانش آموز اهل افغانستان، یکی دو دانش آموز که پدرشان را از دست داده اند و... خدایا، کمکم کن در معلمی برای همه‌ی دختران عزیزم آنی باشم که تو راضی و خشنود باشی... #معلم_نوشت


تماس گرفته که « اداره کل، سرگروهی ادبیات استان را به بنده پیشنهادداده، تا شما هستید بنده جسارت نمی‌کنم و نمی‌پذیرم » آقامعلمی است که سابقه و سوادش از بنده بیشتر است. چقدر رفتار بعضی از همکارها معلمانه و پندآموز است. به خاطرحضورشان برای گروه ادبیات استان خوش‌حال شدم:) #معلم_فروتن


همیشه در زیارت‌ها و دعاهایم به یاد معلمان و اساتیدم بوده ام. و این را وظیفه می‌دانستم و می‌دانم. دوشب پیش شاگردم زنگ زد. رو به روی حرم امام رضا(ع) بود. گفت:« خانوم خیلی به یادتون بودم زنگ زدم سلام بدید و دعا کنید» و من کلی ذوق کردم از این معرفتش و از چرخش کارها و رفتارهایمان!


آموزش‌ و پرورش از عنصر به استضعاف کشیده شدهٔ‌ معلم استفادهٔ ابزاری می‌کند و منی که دارم برای جذب و نگه‌داشت جریانی نخبگانی و برتر به این سیستم فکر و خیال‌پردازی می‌کنم. یا روزی خودم را لعنت می‌کنم و یا روزی برخوردهای برده‌دارانهٔ سیستم پایان می‌یابد... نوشتم تا امروز یادم نرود.


طرف زنگ زده که بافلان مسئولین استان جلسه داریم بیا دیده شوی! با کلی هم منت که من به مدیران و معاونان استان زنگ می‌زنم حالا شما فرق داری! نرفتم:) برخی از مسئولینِ جدید خودبزرگ‌بینی عجیبی دارند. دو واحد باید پاس کنند درباره سرگذشت صندلیشان


این چند روز شدت تبم به قدری بود که دستمال خیس در دستانم خشک می‌شد و از واکنش ها :«از مدرسه دراومدی و برگشتی به مدرسه، حالا باید مثل دانش آموز از مدیر اجازه بگیری نری مدرسه و گواهی ببری :) واکنش دانش آموز: خانوم چرا اومدین؟ با یه نفر همه ی کلاس مریض میشن! #معلم_حق_بیمار_شدن_ندارد


گاهی در دبیرستان و به ویژه در مدارس خاص بیشترین میزان دیالوگ معلم ودانش آموز درباره «نمره» است و بس، و ماعمری ست بر این باوریم که معلم اثرات فلان و بهمان دارد و دانش آموز معلمش را می‌ستایدو از او درس زندگی می‌گیرد و تربیت و...!! #فروریختن_فانتزی‌ها #مرگ_بر_نمره!


فکر می کنم اینکه چه میزان رمضان را درک کرده ایم کم کم در گفتار و رفتارمان آشکار می‌شود...

Tweet Image 1

ضمن تشکر از این اقدام زیبا و ظاهراًبی سابقه، ای کاش دراطلاع رسانی های صورت گرفته به جای « واریز کمک رفاهی » از عنوان « هدیه » و هر عنوان زیباتردیگری که متناسب با بزرگ‌داشت مقام معلم باشد استفاده می شد. #آقای_آموزش_و_پرورش_متشکریم

Tweet Image 1

اینکه برای اولین بار در یک کلاس از یک مدرسهٔ خاص از دو نفر از دانش آموزان محبوبم تقلب گرفتم ناراحتم کرده😔، باکلی عذرخواهی قول دادندتکرارنکنند و اعتمادکردم و گزارش ندادم به مدرسه...امیدوارم همین اعتمادمنشاترک این عمل شودبرایشان🌱 #اعتماد_به_امید_تاثیرگذاری #معلمانه


شنبه به اتفاق جمعی از نومعلمان بامدیرآموزش و پرورش منطقه ای از مراکزاستانمان جلسه هم اندیشی داشتیم. خیلی صمیمی و شنوای حرف دل ها بودند. جلسه خیلی خوبی بود و به جمع نومعلم انرژی و امیدبخشید. به امید تداوم و نیز عملکردامیدبخش🌱 #انتصابات #فرق_میکند_چه_کسی_مدیر_باشد


Loading...

Something went wrong.


Something went wrong.