@Ramin8463 Profile picture

Ramin

@Ramin8463

فرزند زمانه خویشتن باش

Similar User
سمیر photo

@mojtabaahmadi10

فریبا محمدی یزدی🌾 photo

@FmyPoet_mo

بهبودگر photo

@ieomidi

Sara_ramzm photo

@ramzm_s

afshin photo

@afshina73255452

مُ ناخُدایِ دِریایِ خودُمُم ! photo

@mohammadix

پر از حرف باصدایی در شعاع ۵۲ هرتز photo

@Mehdi_gharib7

Reza photo

@ReziNast

ساعت بیست و پنج photo

@WomblesAtWork

Ma.k photo

@Skh65216660

Ramjust photo

@Orpheus021

فلورنتینا آریسا photo

@arbekale

پسر نوح photo

@ELNINO67036163

Saeid8 photo

@saeidameight

Pedarjhepeto photo

@Pedarjhepeto1

Pinned

ما آخرین نسل بازی های کوچه ایم نخستین نسلی که موسیقی را از رادیو ضبط کردیم فیلم را با ویدئو دیدیم و با دسته های آتاری ساعت ها پای بازی های نه چندان پیچیده شاد بودیم ما آخرین نسلی هستیم که بدون موبایل و لپتاب و فیس بوک و وایبر زندگی کردیم، اما زندگی کردیم...


گاهیم به لطف می نوازی گاهیم به قهر می‌گدازی در معرض قهر و لطف تو من زان می‌سوزم که می‌نسازی #عطار


هنوزم زنده‌ام و زنده بودنم خاری‌ست به چشم تنگی نامردم زوال پرست #محمد_علی_بهمنی


زدل مهر تو ای مه رفتنی نی غم عشقت بهر کس گفتنی نی ولیکن شعله مهر و محبت میان مردمان بنهفتنی نی #بابا_طاهر


خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود به هر درش که بخوانند بی‌خبر نرود #حافظ


هر عهد که با چشم دل انگیز تو بستم امشب همه را چون سر زلف تو شکستم #سیمین_بهبهانی


صاحب خبران دارم آنجا که تو هستی یا جمله مرا هستی یا عهد شکستی یک دم زدن از حال تو غافل نیم ای دوست صاحب خبران دارم آنجا که تو هستی


نمی دانم چه می خواهم بگویم زبانم در دهان باز بسته ست در تنگ قفس باز است و افسوس که بال مرغ آوازم شکسته ست #سایه


شمع را باید از این خانه به دربردن و کُشتن تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی #سعدی


ریشه سَروِ جوان با خاک صحبت می‌کند از عذاب تشنگی با وی حکایت می‌کند با زبان خشکِ برگش بید می‌گوید که آه ابر هم دارد به باغ ما خیانت می‌کند #حسین_منزوی


از خانه بیرون می‌زنم اما کجا امشب شاید تو می‌خواهی مرا در کوچه‌ها امشب پشت ستون سایه‌ها روی درخت شب می‌جویم اما نیستی در هیچ جا امشب هر شب صدای پای تو می‌آمد از هر چیز حتی ز برگی هم نمی‌آید صدا امشب #محمد_علی_بهمنی


چندان که چو خورشید به آفاق دویدیم ما پیر به روشندلی صبح ندیدیم چون شمع درین انجمن از راستی خویش غیر از سر انگشت ندامت نگزیدیم #صائب_تبریزی


گر چه خورشید فلک چشم و چراغ عالم است روشنایی بخش چشم اوست خاک پای تو #حافظ


هست عاقل هر زمانی در غم پیدا شدن هست عاشق هر زمانی بیخود و شیدا شدن #مولوی


ما درین وحشت سرا آتش عنان افتاده‌ایم عکس خورشیدیم در آب روان افتاده‌ایم ناامید از جذبهٔ خورشید تابان نیستیم گر چه چون پرتو به خاک از آسمان افتاده‌ایم #صائب_تبریزی


به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن #حافظ


Ramin Reposted

از شبنم عشق خاک آدم گل شد شوری برخاست فتنه‌ای حاصل شد سر نشتر عشق بر رگ روح زدند یک قطرهٔ خون چکید و نامش دل شد #ابوسعید_ابوالخیر


مهرت به دل و به جان دریغست عشق تو به این و آن دریغست وصل تو بدان جهان توان یافت کان ملک بدین جهان دریغست #انوری


دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود #حافظ


وقتی تو در می‌زنی، من دلم پر می‌زند می‌گوید: آه، بگشا! عشق است در می‌زند می‌آیی، می‌نشینی، روبرویِ من، آن‌گاه بهار، گُل می‌دهد، خورشید، سر می‌زند #حسین_منزوی


چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت #سعدی


Loading...

Something went wrong.


Something went wrong.