@AmirMal05284829 Profile picture

Amir Maleki

@AmirMal05284829

Similar User
jvd photo

@jvdddddddd

Hesamtaheri photo

@Hesamtt

Vito Corleone photo

@Pedram05

Parham Pakbaz photo

@ParhamPakbaz

Mahaaan photo

@Mahaneydivandi

saeed photo

@saeedthought

👔امیرحسین نوری photo

@AmirhossainNoo1

Pasha photo

@khodepashai

مهدی photo

@mhdylfy842440

Mila photo

@hichidan

Shahriar Ramezanpour photo

@JustShahriar

میلاد زندیه photo

@ZndyhMylad

musashi duno photo

@sasakikojiruuo

It’s almost $SOON o’clock! @tonstationgames, let’s see that magic! Become Soonified today, get a slice of multi-million Airdrop


انسان به پایان سلام کن

Tweet Image 1

من باختم ! اما کسی جز ما نخواهد برد!!


خبرنگار مصری در دوحه از اسماعیل هنیه پرسید: نیروهای شما در غزه کشته می شوند ؛ چرا شما از ابتدای جنگ در قطر هستید؟ هنیه گفت : اگر ما کشته بشویم چه کسی سکان هدایت را به عهده می گیرد؟ خبرنگار با شجاعت پاسخ داد: اگر شما نباشید جنگی هم نخواد بود!


ما را به نیمه ی پر لیوان چه کار؟! این باقی سمی ست که پیشتر خورده اند ساقی تمام کن قصه را که رو شده است آنان که خراب تو بوده اند مرده اند


خواستم داد شوم... گرچه لبم دوخته است خودم و جدّم و جدّ پدرم سوخته است خواستم جیغ شوم، گریه ی بی شرط شوم خواستم از همه ی مرحله ها پرت شوم


خسته از بازی ِ این پنجره ی وابسته رفتم از شهر تو با سوت قطاری خسته


حوضی ست کوچک و کم عمق ؛ هرآنچه در آن می ریزی در حجم جلبک ها گم می شود و مرده می رود. از دل این حوض،جز مونتاژ مفاهیم چیزی نصیب نیست. ما حتی مشق مفاهیم هم نمی کنیم. بی هیچ شناختی از خود و دیگری. ما حاملان بسته های شیک فکری ، بی آنکه بدانیم! بیهوده نیست که برده ایم ، حتی در خرد!


جهان سیاسی غرب به انسان خاورمیانه‌ای به عنوان موجودی جامانده در گذشته و بی‌آینده نگاه می‌کند. همدستی مداوم آنها با سعودی، ج.ا و نظام‌های جنایت‌پیشه‌ی منطقه منفعت‌طلبانه است و از همین روی از اساس منافع غرب را باید در تضاد با رشد اراده‌ی سیاسی ملی/میهنی‌ کشورهای منطقه دانست.


کاشکی آخر این سوز ،بهاری باشد کاشکی در بغلت راه فراری باشد کاشکی از همه مخفی بشود این شادی کاشکی وصل شود عشق تو به آزادی کاشکی بد نشود آخر این قصه ی بد کاشکی باز بخوابیم...ولی تا به ابد...


خرمشهر را ارتش دوره‌دیده‌ی شاه آزاد کرد. دلیرانی که عشق به میهن در تفنگ‌شان گلوله بود؛ یادگاری در سینه‌ی دشمن بعثی. تکاورانی از نیروی دریایی که سالها بعد اخراج و بازنشسته‌ی اجباری و فراری شدند زیرا برای ایران جنگیدند و نه اسلام.


هرچند خوب و بد، نزدیک می‌شود آغاز انهدام! گریه نکن وطن! ای خسته از جنون! آوارِ خشم و خون تا روز انتقام! گریه نکن وطن!


اشتباه کردن تلخ است اما نپذیرفتن اشتباه تلخ‌تر است و اصرار بر «در اشتباه ماندن» و «اشتباه اندیشیدن»، تلخ‌ترین


«میهن» تنها خاک نیست بدن و خانه است؛ سکنی‌گزیدن است تاریخ و هویت و وجود است نظم و اقتدار و قدرت است ملت و میهن درهم‌تنیده‌اند آنکه میهن ندارد؛ «نیست»؛ بی‌وجود است


Loading...

Something went wrong.


Something went wrong.