@xnmsmn_blue Profile picture

call me blue

@xnmsmn_blue

🕊️

Joined March 2022
Similar User
تی‌نآ photo

@itstinam_

HANA photo

@velamkonbaba2

Karen photo

@lKarehugbh

Mahak photo

@darkmindoff

ℋ𝒶𝓃𝒾 photo

@haaaaniyeh

Zhina photo

@zhina2019

چندلر فوکین شلبی photo

@chndlrshlby

آفریننده مهر🙇🏽‍♀️ photo

@mehrafriinnn

Goshasb | گشسب photo

@khodegoshi

‏یک عدد سیم ظرفشـــور🐾 photo

@amirrezamrd75

نَ‌یِّ‌ر photo

@HamAhangam

ماهی 52هرتز🌑🍷 photo

@im_mahi_52

Rachel Pink photo

@jesuisrachel5

BiGGi photo

@puuyansr

A M o o o Z photo

@AMOOOZ98

Pinned

بیدار شو از خواب آدم ساده، خبری نیست.


ولی بعضی چیزا واقعا تو سرنوشتت نوشته شدن و تو هیچ راه فراری نداری مجبوری یا تحمل کنی یا تحمل میکنی


بخدا دختر قوی هستم از وقتی که خودمو شناختم سعی در مستقل شدن داشتم، خیلی گذشت کردم برای خانوادم و میکنم منتی هم نیس ولی کاش یکم فقط یکم بابام ازم حمایت میکرد بعضی وقتا همین آدما که مثل منن فقط از بیرون قوین از تو حتی چسبی ندارن که شیشه خورده‌هاشونو بچسبونن :)


اقای چهرازی خواستم بگم فقط پاییز نیس که دلگیره و شباش صدای بوف میاد زندگی هرروزش دلگیره و صبح تا شبش صدای بوف میاد


من الان تو نقطه ای هستم که مجبورم با منطقم تصمیم بگیرم وپا روی قلبم بذارم و این تصمیم‌ داره قلبمو "مچاله" میکنه. کاش یه روزی برسه که این توییتمو ریت کنم بگم هم منطقم هم احساسم همونجایی هست که میخواستم :)


اگه نشد چی؟


ولی این جمله ی داستایوفسکی که میگه: من داشتم میسوختم که تو آمدی و مرا بابت بوی خاکستر مقصر دانستی منو یاد یکسری از خاطراتم میندازه :)


زندگی‌ تو ایران اینجوریه که شب باهزار تا امید میخوابی صبح بیدار میشی میبینی یکی اعدام شده، جنگ شده، مردم ریختن خیابون واسه گرفتن حقشون و و و و زندگی تو ایران سخته


شدیدا سردرگمم


در آغوشم بگیر و نجاتم بده، قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آیینه ها میبینمش...


ولی این حجم از غمگین بودن تو این سن خیلی زیاده :)


میترسم؛ ...


Sensizlik bana çok iyi geldi Ne kadar da ihmal etmişim kendimi Inan ki Umurumda değil Iyi ki bitti Omuzlarımdan koca bir yük gitti


بوته‌های خار را در زمین من نکار؛ شاید فردا پابرهنه به دیدنم بیایی :)


ما آنقدر تنهاییم که تنهایی هم به سراغمان نمیاید... چند وقته که فهمیدی تنهایی؟!


دوستام با پول باباشون میرن خارج، لباس میخرن، میرن کافه، میگردن، باباشون واسش مغازه میخره پر میکنه اونم بدون دغدغه صاحب کسب و کار میشه و و و این وسط من ریدم تو این زندگی و تلاش کردن واسه چس مثقال پول که نمیدونم چجوری واسه چند ماه ذخیرش کنم. ریدم تو این زندگی که زندگا شده واسم


از گلوی من دستاتو بردار


تو ذهنم جنگ شده همه سربازها زخمین همه سربازها دارن گریه میکنند همه سربازها خسته،ناامید،دلتنگ هستند... من تو تمام‌ جنگ ها شکست خوردم... من یک وطن به اسارت دراومده هستم... ولی به یه روز روشن، به روزی که خدا دستمو میگیره "ایمان دارم"


احتیاج دارم به یه خوشحالی از تهِ دل...


اقا مغزم داره گاییده میشه


دلم یه گریه ی از ته دل طولانی میخواد


Loading...

Something went wrong.


Something went wrong.